09182663007 و 09185983418 مشتریان 09229744685 واتساپ 02128429884 اداری
۰

تفاوت لپ تاپ های برند اچ پی و مایکروسافت

N.S 26 /آبان/ 1404
تفاوت لپ تاپ های برند اچ پی و مایکروسافت

تفاوت لپ تاپ های برند اچ پی و مایکروسافت

مقایسه بین لپ تاپ های برند HP (Hewlett-Packard) و خانواده ی محصولات Surface از مایکروسافت، در واقع مقایسه ای میان دو فلسفه ی کاملاً متفاوت در ساخت سخت افزار کامپیوتری است؛ یکی نماینده ی کهن ترین و بزرگ ترین سازندگان تجهیزات اصلی (OEM) در دنیای ویندوز و دیگری، نماینده ی خالق سیستم عامل که تلاش دارد دیدگاه خود را از سخت افزار ایده آل ویندوز تجسم بخشد. اچ پی یک غول سخت افزاری با دامنه ای بسیار وسیع از محصولات است که تقریباً تمام شکاف های بازار، از لپ تاپ های ارزان قیمت پاویلیون (Pavilion) و تجاری (ProBook) گرفته تا دستگاه های فوق العاده پریمیوم (Spectre) و ورک استیشن های قدرتمند (ZBook) را پوشش می دهد. این تنوع بی نظیر به مشتری امکان می دهد تا دقیقاً دستگاهی را با مجموعه ای از پورت ها، قدرت پردازشی، و مواد ساختمانی انتخاب کند که متناسب با بودجه و نیازهای خاص اوست. فلسفه ی اچ پی بر پایه ی انتخاب، مقیاس پذیری، و دسترسی پذیری بنا شده است؛ در هر رده ی قیمتی، اچ پی یک رقیب قوی برای ارائه دارد و اغلب تمایل دارد از سخت افزارهای استاندارد صنعتی استفاده کند که نگهداری و ارتقای آن ها را برای کاربران و دپارتمان های فناوری اطلاعات (IT) آسان تر می سازد. 
از سوی دیگر، مایکروسافت با خط تولید Surface، که در ابتدا با تبلت های Surface Pro شروع شد و سپس به لپ تاپ های سنتی، آل این وان ها (Surface Studio) و دستگاه های هیبریدی (Surface Book/Laptop Studio) گسترش یافت، رویکردی متمرکزتر و هدفمندتر را دنبال می کند. تمرکز سرفیس نه بر تنوع، بلکه بر تجربه ی کاربری عالی، یکپارچگی سخت افزار و نرم افزار، و طراحی مینیمالیستی و نوآورانه است. مایکروسافت سخت افزار خود را به عنوان یک الگو یا مرجع (Reference Design) برای سایر سازندگان ویندوز عرضه می کند تا نشان دهد یک لپ تاپ ویندوزی چقدر می تواند عالی و بدون مشکل باشد. این تفاوت فلسفی، در تمام جنبه های فنی و طراحی این دو برند بازتاب می یابد و باعث می شود خریداران بالقوه با معیارهای کاملاً متفاوتی به انتخاب نهایی خود برسند.

از نظر طراحی، زیبایی شناسی، و نسبت ابعاد نمایشگر، تفاوت های بنیادین میان این دو برند آشکار می شود. اچ پی در سری های پریمیوم خود مانند Spectre و Envy، از طراحی های بسیار جسورانه و لوکس استفاده می کند؛ لبه های الماس تراش، رنگ های غیرمتعارف (مانند آبی تیره یا برنجی) و فرم فاکتورهای نازک، ویژگی های بارز این سری ها هستند که هدفشان جذب مصرف کننده ای است که به دنبال تجمل و جلوه ی بصری است. با این حال، حتی در بالاترین رده، اچ پی معمولاً به نسبت ابعاد سنتی ۱۶:۹ در صفحه نمایش های خود وفادار مانده است، که برای تماشای محتوای ویدیویی ایده آل است اما فضای عمودی کمتری برای کار و بهره وری فراهم می کند. در مقابل، مایکروسافت سرفیس یک زبان طراحی کاملاً یکپارچه و مینیمال را حفظ کرده است که از نظر ظاهری، شبیه به محصولات اپل اما با روح ویندوز است. بدنه از آلیاژ آلومینیوم مات و با کیفیت بالا ساخته شده، و تمرکز بر سادگی، سبکی، و تمیزی خطوط است. مهم ترین تفاوت سرفیس در طراحی صفحه نمایش، استفاده ی مداوم از نسبت ابعاد ۳:۲ است (برخلاف ۱۶:۹ اچ پی). این نسبت ابعاد عمودی بیشتر، کار با اسناد، کدنویسی، وب گردی، و ویرایش عکس را به شدت بهبود می بخشد و باعث می شود سرفیس برای کاربران حرفه ای و دانشجوهایی که زیاد با متن کار می کنند، جذاب تر باشد. علاوه بر این، مایکروسافت اغلب از مواد منحصربه فردی مانند پوشش آلکانتارا (Alcantara) روی برخی از مدل های Surface Laptop استفاده می کند که حسی گرم تر و لوکس تر به تکیه گاه دست می دهد و تجربه لمسی متفاوتی نسبت به فلز سرد اچ پی ایجاد می کند. همچنین، در دستگاه های Surface، قابلیت لمس و پشتیبانی از قلم (Pen Input) تقریباً یک استاندارد پیش فرض است، در حالی که در خط تولید اچ پی، این ویژگی ها معمولاً فقط در مدل های هیبریدی x360 یا بالاترین مدل ها یافت می شوند.

یکی از اصلی ترین نقاط تمایز، در حوزه ی عملکرد خام، قابلیت ارتقا (Serviceability)، و پورت های ورودی/خروجی قرار دارد. به دلیل تعهد اچ پی به ارائه ی محصول در هر بازار، این شرکت دارای مدل هایی با قدرت مطلق پردازشی و گرافیکی است که مایکروسافت اساساً آن را ارائه نمی دهد. برای مثال، سری های HP Omen برای گیمرها و سری های ZBook (که در مکالمات قبلی مورد بحث قرار گرفت) برای مهندسان و متخصصان رندرینگ با پردازنده های HX و گرافیک های انویدیا کوادرو (Quadro) یا RTX پرقدرت ساخته شده اند. این لپ تاپ ها عموماً ضخیم تر، سنگین تر، و دارای سیستم های خنک کننده قوی تری هستند و برای کارهای سنگین طولانی مدت بهینه سازی شده اند. در مقابل، مایکروسافت Surface، با تمرکز بر باریک ترین طراحی ممکن و قابلیت حمل، معمولاً از پردازنده های کم مصرف تر (حتی در مدل های پرچمدار) استفاده می کند و هرچند عملکرد روزانه آن ها بسیار سریع و روان است، اما در فشار کاری طولانی مدت و محاسبات سنگین، ممکن است به دلیل محدودیت های حرارتی (Thermal Throttling) عملکرد کمتری نسبت به همتایان هم رده ی HP خود نشان دهند. نکته ی حیاتی دیگر، ارتقاپذیری است. لپ تاپ های HP، به ویژه مدل های تجاری و ورک استیشن مانند EliteBook و ZBook، اغلب طراحی شده اند تا قطعاتی مانند رم، SSD، و حتی در برخی مدل ها کارت شبکه، توسط کاربر یا تکنسین به راحتی قابل تعویض و ارتقا باشند. این یک مزیت بزرگ برای نگهداری طولانی مدت و کاهش هزینه های مالکیت در محیط های سازمانی است. اما مایکروسافت، در بسیاری از مدل های Surface Laptop و Surface Pro، رم (RAM) و حتی در برخی موارد SSD را به طور کامل روی مادربورد لحیم کرده است (Soldered) یا دسترسی به آن ها را از طریق چسب و قطعات غیرقابل باز شدن بسیار دشوار ساخته است. این کار به مایکروسافت کمک می کند دستگاه های فوق العاده نازکی بسازد، اما عمر مفید دستگاه را از نظر ارتقا محدود می کند و تعمیرات را گران تر و پیچیده تر می سازد. همچنین، HP معمولاً مجموعه ای کامل تر از پورت ها (مانند USB-A، HDMI و حتی پورت شبکه RJ-45) را در بدنه ی دستگاه های خود حفظ می کند، در حالی که مایکروسافت برای رسیدن به حداقل ضخامت، اغلب تنها به پورت های Type-C/Thunderbolt و یک پورت اختصاصی Surface Connect بسنده می کند و کاربران را مجبور به استفاده از دانگل ها و هاب های خارجی می کند.

از منظر تجربه ی نرم افزاری و اکوسیستم سازمانی، تفاوت های ظریفی وجود دارد که می تواند تصمیم گیری را برای کاربران حساس تغییر دهد. لپ تاپ های مایکروسافت سرفیس به دلیل تولید توسط شرکت سازنده ی ویندوز، اغلب با یک تجربه ی “ویندوز خالص” یا “Pure Windows” عرضه می شوند؛ به این معنی که تقریباً هیچ نرم افزار اضافی یا bloatware توسط سازنده نصب نشده است. این محیط تمیز نرم افزاری، به کارایی بالاتر، بوت شدن سریع تر، و پایداری سیستم کمک می کند. همچنین، به روزرسانی های سیستم عامل و درایورها در سرفیس به طور عمیق و یکپارچه با خود سیستم عامل انجام می شود. در مقابل، لپ تاپ های HP (و سایر OEMها) اغلب با مجموعه ای از نرم افزارهای اختصاصی اچ پی (مانند HP Support Assistant، HP Command Center برای مدیریت حرارتی، یا نرم افزارهای امنیتی و تشخیص چهره) عرضه می شوند. در حالی که برخی از این ابزارها مفید هستند، برخی دیگر می توانند به عنوان نرم افزارهای اضافی و غیرضروری تلقی شوند که منابع سیستم را مصرف می کنند و در طول زمان باعث کندی دستگاه می شوند؛ هرچند اچ پی در سال های اخیر تلاش کرده تا این نرم افزارها را به حداقل برساند. در محیط سازمانی، هر دو برند جایگاه قوی دارند؛ HP با سری های EliteBook و ProBook، که دارای ویژگی های امنیتی و مدیریت IT پیشرفته ای مانند چیپ های TPM، قابلیت های Sure Start BIOS (بازیابی خودکار BIOS در صورت حمله) و سهولت تعمیر و نگهداری هستند، در دپارتمان های فناوری اطلاعات بسیار محبوب است. مایکروسافت نیز با قابلیت های امنیتی داخلی ویندوز و خط سرفیس، به ویژه در شرکت هایی که به دنبال طراحی زیبا و قابلیت حمل هستند، به سرعت در حال محبوبیت است. با این حال، به طور سنتی، اچ پی به دلیل سابقه ی طولانی تر و پشتیبانی قوی تر از استانداردهای سازمانی و ارائه ی مدل های سفارشی سازی شده، هنوز در بخش دولتی و شرکت های بزرگ گستردگی بیشتری دارد.

نظرات و نقد و بررسی کاربران

برای این مطلب نظری ثبت نشده است

شما نیز خود را بیان کنید

نظر شما پس از تایید نمایش داده می شود

ارسال نظر
نام و نام خانوادگی:
Email:
نظر:
Captcha